وانیل، پدر نتهای شرقی در صنعت عطرسازی

در این مقاله سعی داریم تا به تاریخچه استفاده از وانیل به عنوان یک نت بویایی در صنعت عطرسازی بپردازیم. در مسیر تحقیق دریافتیم که تاریخچه استفاده از وانیل و کهربا با عطرهای موصوف به شرقی آمیخته است و جالب تر آنکه متوجه شدیم که اساساً استفاده از وانیل مصنوعی نه به خاطر رایحه آن بلکه دلایل کاملاً تجاری و تبلیغی داشته است. اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که به عطر و ادکلن به عنوان یک ماده معطر و خاطره ساز نگاه می کنید و قصد دارید تا مقداری عمیق تر به این معجون سهرانگیز بنگرید، با ما در این مقالبه همراه باشید.
در این مقاله میخوانید:
در ابتدا قرار بود تا در این مقاله به تشریح و توضیح معنی اصطلاح «امبر» (amber) در صنعت عطرسازی داده پرداخته شود؛ به اینکه این نام چه ارتباطی به عطرهایی که دارای رایحه کهربایی (امبر) هستند، پیدا می کند؟ چه راز و رمزی در مفهوم نهفته پشت این موضوع وجود دارد که با گفتن نت کهربایی به یاد عطرهای شرقی میافتیم؟ اما همان گونه که اغلب اتفاق میافتد، «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»؛ پرسشهای ساده معمولاً منجر به پاسخهای پیچیده میشوند؛ بنابراین، سمت و سوی تحقیقات و بررسیهای من به سوی خودِ «نمایه بویایی شرقی» متمرکز شد. در این هنگام بود که مشخص شد این رشته سر دور و دراز دارد و پر است از جزئیات جذاب و وجوه تشابه عجیب بین این دو.
کهربا: ترکیبی از رزینهای (صمغهای) معطر، مانند استایراکس، بنزوئن، و لبدانوم که جایگاه سنتی آنها در خاورمیانه است.
اصطلاح نت کهربایی برای توضیح و توصیف نوعی نت پیچیده بویایی به کار میرود که ترکیبی است از نتهای شیرین، چوبی و گرم، با ویژگیهای غنی و آرامبخش.
گروه بویایی شرقی همان نتهای اولیه مرکباتی و تازه (fresh) است که روی نتهای بالزامیک، وانیلی، کهربایی، چوبی، و حتی نتهای حیوانی قرار گرفته است.

پس از اینکه کتاب «هنر عطرسازی» (Art of Perfumery) نوشته Septimus Piesse (تاریخ انتشار: ۱۸۵۶) را ورق زدم، درک بهتری از چگونگی ماجرا پیدا کردم. جورج ویلیام سپتیموس پیس، معروف به سپتیموس پیس، شیمیدان و عطرساز انگلیسی بود. Piesse نویسنده ای برجسته بود که مبتکر ایدههای مدرن در صنعت عطرسازی به حساب می آمد و برای نخستین بار در سال ۱۸۵۵ مفهوم نتها را در این زمینه ابداع کرد. این مفاهیم تا به امروز در تحلیل و بررسی ویژگی عطرها در سطح جهان مورد استفاده قرار میگیرد. او در کتاب خودش اقدام به ایجاد قیاس بین نتهای موسیقی و روایح عطری کرد و نوعی زبان مشترک برای درک بهتر عطرها و آنچه را که در ارتباط با روایح آنها اتفاق میافتد، ابداع نمود.
نویسنده ضمن فهرست کردن نتهای بالزامیک (یا نتهای رزینی – صمغی)، از نت استایراکس به عنوان نتی یاد میکند که «… کهربای مایع نیز مینامندش…». نام لاتین styrax در واقع Liquidambar Styraciflua است و برای درک اینکه به دلیل شباهت رنگ استایراکس به رنگ کهربا آن را به این نام خواندهاند، نیازی نیست که شما یک زبانشناس باشید. این صمغ خاص میبایست به همین سبب در گروه بویایی امبر یا کهربایی قرار گرفته شده باشد.
شاید لازم باشد تا برای درک بهتر موضوع کمی به عقب برگردیم، یعنی به سال ۱۹۰۵ (حدود ۲۱۸ سال پیش)، زمانی که عطری زنانه به نام Ambre Antique توسط تاجر و عطرسازی به نام Coty ساخته شد و پا به عرصه وجود نهاد. برای توصیف رایحه عطر که برخی آن را «عطر شکوه و فتح، عطر ملکههای افسانه ای» لقب داده بودند، از اصطلاح «رایحه شرقی» برای توصیف بوی آن استفاده شده بود. استفاده از کهربا در ساخت یک عطر جسورانه ولی منطقی به نظر میرسد، و شاید دور از ذهن نباشد که فرض را بر این بگذاریم که عطر امبر آنتیک (Ambre Antique) جناب کوتی نیز از کهربا برای ترکیب عطر خود استفاده برده باشد. اما آیا واقعاً تا آن زمان هیچ عطر ساز دیگری از کهربا برای خلق عطر خود بهره نبرده بود؟
تاریخچه استخراج وانیل از درختان مخروطی
اما برای اینکه به موضوع اصلی این مقاله، یعنی وانیل، ورود پیدا کنیم، اجازه دهید تا باز هم چند دههای به عقبتر برگردیم. یعنی سال ۱۸۷۴ میلادی. در آن سال روش استخراج و تولید وانیل از تیره گیاهان مخروطیان توسعه یافت و شیوههای جدیدی ابداع گردید (مخروطیان درختانی نظیر کاج و سرو و غیره میباشند که دانههایشان را در داخل مخروطهای چوبی به وجود میآورند. ماده وانیل در چوب درختان مخروطی یافت میشود). باید به این نکته توجه داشت که وانیل، علی رغم رایحه خوشبو و مسحور کننده اش، بلافاصله در بین مردم محبوب نشد و وارد چرخه استفاده عمومی نگردید. عطرسازان اواخر قرن نوزدهم خیلی خشکه مذهبی و در مور استفاده از مواد مصنوعی بدبین بودند.
در همین زمان بود که دو شرکت عطرسازی که دستی هم در تولید و استخراج مواد دیگر داشتند، توانستند نگرش عمومی را نسبت به وانیل تغییر دهند. اولین شرکت Haarmann’s Vanillinfabrik نام داشت که در سال ۱۸۷۴ میلادی توسط دو صنعتگر به اسامی فردیناند تیمان و ویلهلم هارمان که هر دو از مخترعین روش سنتزکردن مواد بودند (ترکیب دو یا چند جزء از یک ماده برای تولید یک ماده جدید از طریق علم شیمی)، در شهر هولتسمیندن آلمان تأسیس شد. بعد از دو سال و با ورود مالک دومی به نام Reimer، نام شرکت نیز به نام Haarmann & Reimer Vanillinfabrik تغییر یافت. کار مهم و قابل توجهی که این شریک جدید انجام داد، اصلاح و بهبود روش تولید مواد بود، بهگونهای که استخراج وانیل را بسیار از لحاظ تجاری مقرون به صرفه ساخت.
دومین شرکت De Laire & Co نام داشت که در سال ۱۸۷۶ میلادی توسط Georges de Laire تأسیس شد. کار اصلی این شرکت فرانسوی تولید وانیل مصنوعی برای شرکت هارمان و رایمر بود.
قانون ثبت اختراع فرانسه تصریح می کند که اگر اختراعی در کشور فرانسه انجام شده باشد، بایستی در همین کشور نیز ثبت و اجرایی گردد؛ بنابراین برای راه یافتن به بازار فرانسه، تیمان مجبور شد تا در سال ۱۸۷۵ برای یافتن یک شریک به فرانسه سفر کند. در آنجا او با ژرژ دو لیر (Georges de Laire) که در آن هنگام مدیریت یک کارخانه تولید رنگهای مصنوعی را به عهده داشت، آشنا و سپس دوست شد. چرخه تولید برای آقای ژرژ دو لیر فاقد صرفه اقتصادی بود؛ بنابراین او هم به دنبال تغییر و تحول در کسب و کار خود بود. بدینگونه شعبه پاریس De Laire & Co هم تأسیس شد و به یکی از متحدان اصلی شرکت Haarmann & Reimer تبدیل گردید.
وقتی که ژرژ در سال ۱۸۸۸ برادرزاده اش یعنی ادگار دو لیر، را نزد تیمان به برلین فرستاد تا با کار در آزمایشگاه، خودش را برای مدیریت آتی شعبه پاریس شرکت آماده کند، روابط دوستانه این دو متحد تجاری باز هم نزدیکتر شد.
اگرچه شرکت De Laire & Co موفقیت زیادی از لحاظ اقتصادی در تولید مواد جدید عطرسازی داشت، اما بزرگترین دستاورد این شرکت در حقیقت ساخت و تولید مولکولهای مصنوعی و بهویژه وانیل بود که نام آن را سر زبانها انداخت.
تولید و ساخت عطر Ambre 83 در دهه ۱۹۹۰
در سال ۱۸۹۱ خانم ماری ترز دو لیر، همسر ادگار، پیشنهاد کرد تا وانیل را به عنوان «پایه بویایی» (Perfume base) یک عطر به فروش برسانند. منظور ترز دو لیر از «پایه بویایی» , ترکیبی بود که رایحه اصلی عطر را تشکیل میداد و روایح دیگر روی آن سوار میشدند؛ در واقع روایح دیگر جزو ترکیبات فرعی محسوب میشدند که حول این رایحه نمایان میگردیدند. قرار بود تا با قرار دادن وانیل به عنوان «بیس» , چگونگی کاربرد و توانمندیهای بالقوه این ماده صنعتی جدید به نمایش گذاشته شود. همین ترکیب پایه بود که بعداً تبدیل شد به عطر امبر ۸۳ (Amber 83), ترکیبی درخشان با بوی کهربای بالزامیک شرقی و با بافت پودری قوی که فوقالعاده شیرین و جذاب بود.

در نهایت هر دو شرکت ذکر شده تبدیل به بخشی از شرکت بزرگتری به نام سیمرایز (Symrise) شدند. سیمرایز شرکت صنایع شیمیایی آلمانی بود که در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد. پاسکال سیلون، یکی از عطرسازان این شرکت نوشته است:
«به لطف عطر Ambre 83 بود که ژرژ دو لیر توانست وانیل خود را در زمانی که همه عطرسازان از مواد کاملاً طبیعی برای تولید عطر استفاده میکردند، به سایر شرکتها بفروش برساند.»
عطر Aimé Guerlain نخستین عطر مدرن تاریخ
اگر چه از عطرAimé Guerlain به عنوان نخستین عطر مدرن تاریخ نام بده می شود، اما باور بر این است که عطر «امبر ۸۳» قبل از عطر Jicky by Guerlain که در سال ۱۸۸۹ تولید شده بود، وجود داشته است. دقیقاً بر پایه ترکیبات همین عطر بود که در همین سال عطر معروف Aimé Guerlain که برای زمان خودش عطری کاملاً مدرن و امروزی بود، تولید شد؛ عطری که از ترکیب چوب صندل و کومارین، و همچنین «سیوت» (civet) به عنوان تقویتکننده روایح، و لینالول برای متعادل کردن آنها طراحی و خلق شده بود. استفاده از سیوت پای نتهای حیوانی را بیشتر از پیش به صنعت عطرسازی باز کرد (قبلاً ترکیب عنبر این کار را کرده بود). «سیوت» نام نوعی گربه ماده است که برای نشانهگذاری تعیین قلمرو خود، مادهای روغنی و بد بو از غدههای نزدیک به اندام تولیدمثل خود ترشح میکند. بوی این ماده غلیظ که به «مشک زباد» یا غالیه نیز معروف است، برای انسان چندان خوشایند نیست، ولی با چند بار رقیق کردن و فعلوانفعالات شیمیایی، به رایحهای مشک مانند و دلپذیر تبدیل میشود. در هر حال، عطر Aimé Guerlain امروزه به حق عنوان «نخستین عطر مدرن تاریخ» را از آن خود کرده است. در بخشی از وبسایت رسمی Symrise آمده است:
«در سال ۱۸۸۹ شرکت De Laire عطر نمادین و ماندگار اَمبر ۸۳ را تولید کرد. این عطر حاوی وانیل مصنوعی و ترکیبات نفیس دیگری از قبیل وتیور (خس خس)، نعناع هندی و گل یاس بود. تولید این عطر منجر به خلق عطر دیگری شد که نام «جیکی دو گارلین» (Jicky de Guerlain) را بر آن نهادند. این عطر در واقع قدیمیترین عطری است که تا حال حاضر در چرخه تولید فعال بوده و در بازارهای عطر و ادکلن خرید و فروش میشود.»

علت استفاده از وانیل در عطرهای شرقی
با توجه به آنچه که در بالا گفته شد، میتوان به این نتیجه کنایهآمیز هم دست یافت که عطرهای شرقی از یک نت پایه و اصلی استفاده کرد که در واقع هدفش چیزی جز رواج و تبلیغ وانیل مصنوعی نبود. به عبارت دیگر، کهربا (امبر) نه تنها یک صمغ است و جزو نتهای بالزامیک محسوب میشود، بلکه لزوماً «وانیل شیرین» نیز هست.
بسیار خوب؛ اما چرا یک نت پایه را که حاوی مقادیر زیادی وانیل بود، «امبر ۸۳» نام نهادند؟ به احتمال قریب به یقین، عدد ۸۳ نشانگر تعداد دفعاتی است که عطرساز در کارگاه کوچک عطرسازی خود، روی ترکیبات مد نظرش کار کرده است تا نهایتاً به آنچه که مد نظرش بوده است برسد. اما چرا اَمبر (کهربا)؟ از این هم بالاتر، چرا بایستی در کنار یک گروه بویایی کاملاً شرقی، به آن اندازه از نتهای انیمالیک (حیوانی) وجود داشته باشد که حتی شرکتهای بزرگ عطرسازی، چنین ترکیباتی را تنها به عنوان نتهای فرعی (حاشیهای) مشخص نمایند؟
آیا نت امبر یا کهربا واقعاً از ماده عنبر نسا مشتق شده است؟
پاسخ پرسش اول را قبلاً و در همین نوشتار از قول Septimus Piesse ذکر کردیم؛ نامبرده در آنجا در رابطه با شباهت بین کهربا و نت استایراکس توضیحاتی را ارائه کرده بود. کسانی که به عطرسازی مشغولاند بهخوبی میدانند که وانیل بسته به مقدار، زمان و همنشینی آن با سایر مواد معطری که در کنار آن قرار میگیرد، ممکن به رنگهای زرد، قرمز و یا قهوهای درآید. چنین به نظر میرسد که انتخاب نام کهربا توسط شرکت De Laire & Co بر اساس رنگی بوده است که ترکیب وانیل به خود گرفته بوده است؛ به عبارت دقیقتر انتخاب این نام، نه بر اساس ماده عنبر یا کهربا، بلکه به سبب ترکیب «کهربایی رنگ» بودن آن است.
(توضیح مترجم: کهربا، با نام انگلیسی amber، که از اسم عربی «عنبر» گرفته شده است، هم ریشه با عنبر زبان فارسی میانه، و ambre فرانسوی مشتق شده است. این کلمه در انگلیسی به عنبر سائل، مادهای مومی شکل جامد که از نهنگ عنبر گرفته میشود، اطلاق می گردد.)
پاسخ به چگونگی آغاز استفاده از نتهای حیوانی (انیمالیک) حتی از وانیل و کهربا نیز بحث برانگیز تر است. چیزی که به قدرت میتوان گفت آن است که در صنعت عطرسازی آن دوره استفاده از چنین موادی بسیار رایج بود. وجود اینگونه ترکیبات در عطر Ambre 83 بیشتر بدان سبب بود تا مشکل متعادلسازی ترکیبات دیگر را با استفاده مقدار کافی از چنین موادی حل کنند. این ترکیبات اساساً نتهای شیرین محسوب میگردند.
اما شاید موضوع پیچیده تر از این باشد که ما میپنداریم. در واقع یک نگاه اجمالی به مشخصات عنوان شده برای فرمولاسیون یا ترکیببندی کهربای مصنوعی در عطر امبر ۸۳ نشان میدهد که مقادیر معتنابهی از ترکیبات مشک در ترکیب این عطر استفاده شده است. دلیل استفاده از این مقادیر انبوه چه بوده است؟ رنه موریس گاتفوسه در کتاب Formulary of Perfumes and Cosmetics (دستورالعمل ترکیب مواد عطری و آرایشی) چنین نوشته است:
«گرایشی که امروزه به روایح سنگین و چسبنده وجود دارد، در کنار مُشک مصنوعی ضربه مهلکی به رایحه کهربای طبیعی وارد آورده است. در حال حاضر فیکسرهای مصنوعی (ترکیباتی که برای متعادلسازی و تنظیم روایح و نتهای دیگر به کار میرود) بهجای موادی طبیعی از قبیل سیوت، کاستوریوم، مشک، تونکین و حتی لابدانوم استفاده میشود»
این بدان معناست که معرفی چنین مقداری از نتهای انیمالیک (حیوانی) و مشک دار در نتیجه تقاضا رو به افزون برای «ماندگاری» بوی عطرهاست. خوب، نزدیک به ۱۳۰ سال از آن روزها گذشته است و هیچ چیز هم تغییر نکرده است. شاید این تنها دلیل وجود نتهای انیمالیک در آکورد کهربا نباشد؛ زمان فرضیههای جسورانه فرا رسیده است.
استفاده از نت مشک در عطر از چه زمانی ابداع شد؟
اولین جایی که از رایحه مشک نامی به میان آمده است، در سال ۱۷۵۹ میلادی و در اساسنامه آکادمی برلین ثبت شده است. در آنجا ذکر شده است که: «روغن کهربا» را با اسید نیتریک که ترکیب کنید، یک ماده صمغی (!) (رزینی) به دست میآید که بوی مُشک میدهد.» مفهوم این نوشته آن است که روغن کهربا در واقه «کهربای مایع» است؛ به عبارت دیگر این مایع شاید همان استوراکس (نوعی گیه و گل) باشد.
این امر کاملاً امکانپذیر است که همین حقایق تاریخی که در بالا ذکر آنها رفت، بر تصمیم De Laire برای استفاده از مقادیر زیادی «نیترو مشک» (اسید نیتریک+مشک) و وانیل به عنوان نت پایه عطر خود، یعنی امبر ۸۳ تأثیر گذاشته باشد؛ عطری که حاوی نتهای «کهربای مایع» انیمالیک و مشک، همراه با روایح بالزامیک و حاوی مقادیر زیادی نت وانیل بود و صدالبته، به رنگ امبر (کهربا). این نظریه منطقی به نظر میرسد، اینطور نیست؟
نویسنده: Yaroslav Simonov(یاروسلاور سیمونوف)
در مورد نویسنده مقاله:
نویسنده مقاله، یاروسلاو سیمونوف، شیمیدان و یکی از بنیانگذاران خط تولید عطر و همچنین عطرساز برند «فاکوشیما» است. او فارغالتحصیل و مدرس مؤسسه عطرسازی گراس میباشد. یاروسلاو سیمونوف تحصیلات تکمیلی خود را در گروه شیمی دانشگاه دولتی «لومونوسوف» مسکو با تخصص “شیمی کلوئید” به پایان رساند. او در سال ۲۰۲۳ در رتبهبندی فوربس “۳۰ از ۳۰” در رده “مد و طراحی” قرار گرفت.
ترجمه : گروه تولید محتوای مارسلا